 |
|
رتبه کلی: 6936
|
|
|
درباره من شماره ی من09142591861
وبلاگ های من
paryaarang.blogfa.com
pardisarang1370.blogfa.com
pardidararang.persianblogfa.com
padidaharang.blogfa.com
paryaarang.persianblogfa.com
pradisarang.blogfa.com
به وبلاگ های من نگاه کنید نظردهید اکانت اصلی من paryaarangهستش سلام کسانی من رابه عنوان دوست من راادد می کنند یادرنظر سنجی ها شرکت می کنند خواهش می کنم pv ندهند
|
داستان کوتاه
مردی دیروقت، خسته از سر کار بازگشت. دم در، پسر پنج ساله اش را دید که در انتظار او بود.- بابا شما برای هر ساعت کار چقدر پول می‌گیرید؟مرد با عصبانیت پاسخ داد : این به تو ربطی نداره. چرا چنین سوالی می‌پرسی؟- فقط می خواهم بدانم. بگویید برای هر ساعت کار چقدر پول می‌گیرید؟- اگر باید بدانی م... تاریخ درج: ۹۹/۰۱/۲۹ - ۱۲:۳۷
( 0 نظر , 37
بازدید )
داستان کوتاه
تفاوت عشق و ازدواجیک روز پدربزرگم برام یه کتاب دست نویس آورد، کتابی که بسیار گرون قیمت بود و با ارزش. وقتی به من داد، تاکید کرد که این کتاب مال توئه، مال خود خودته و من از تعجب شاخ در آورده بودم که چرا باید چنین هدیه با ارزشی رو بی هیچ مناسبتی به من بده. من اون کتاب رو گرفتم و یه جایی پنهونش کردم.چن... تاریخ درج: ۹۹/۰۱/۲۹ - ۱۲:۳۶
( 0 نظر , 23
بازدید )
داستان کوتاه
داستان بسیار زیبا--حتما تا آخرش بخونیدچند وقت پیش با پدر و مادرم رفته بودیم رستوران که هم آشپزخانه بود هم چند تا میز گذاشته بود برای مشتری ها...افراد زیادی اونجا نبودن , 3نفر ما بودیم با یه زن و شوهر جوان و یه پیرزن پیر مرد که نهایتا 60-70 سالشون بود...ما غذا مون رو سفارش داده بودیم که یه ... تاریخ درج: ۹۹/۰۱/۲۹ - ۱۲:۳۳
( 0 نظر , 107
بازدید )
داستان کوتاه
چوپانی مهربان بود که در نزدیکی دهی، گوسفندان را به چرا می برد. او هر روز مشغول مراقبت از گوسفندان بود تا اینکه ...یک روز چوپان شروع کرد به فریاد: آی گرگ آی گرگ. وقتی مردم خود را به چوپان رساندند دریافتند که گرگی آمده است و یک گوسفند را خورده است.آنان چوپان را دلداری دادند و گفتند نگران نباشد و خدا ر... تاریخ درج: ۹۹/۰۱/۲۹ - ۱۲:۳۲
( 0 نظر , 82
بازدید )
داستان کوتاه
چهار دانشجو شب امتحان به جای درس خواندن به مهمونی و خوش گذرونی رفته بودند و هیچ آمادگی برای امتحانشون رو نداشتند.روز امتحان به فکر چاره افتادند و حقه ای سوار کردند به اینصورت که سر و رو شون رو کثیف کردند و مقداری هم با پاره کردن لباس هاشون در ظاهرشون تغییراتی بوجود آوردند. سپس عزم رفتن به دانشگاه نم... تاریخ درج: ۹۹/۰۱/۲۹ - ۱۲:۳۲
( 0 نظر , 42
بازدید )
داستان کوتاه
*نامه ی شیطنت آمیز کودک*بابی پسر خیلی شیطون و بازیگوشی بود! اون همیشه همه رو اذیت می کرد…مامانش بهش گفت: آیا حقته که یه دوچرخه برات بگیریم واسه تولدت؟!بابی گفت آره…مامانش بهش گفت: برو تو اتاق خودت و یه نامه برای خدا بنویس و ازش بخواه به خاطر کارای خوبی که انجام دادی بهت یه دوچرخه بده!ن... تاریخ درج: ۹۹/۰۱/۲۹ - ۱۲:۳۲
( 0 نظر , 35
بازدید )
داستان کوتاه
روزی خانمی در حال بازی گلف بود که توپش تو جنگل افتاد. او دنبال توپ رفت و دید که یک قورباغه در تله گیر کرده است.قورباغه به او گفت : اگر مرا از این تله آزاد کنی سه آرزوی تو را برآورده می کنم .زن قورباغه را آزاد کرد و قورباغه گفت : "متشکرم" ولی من یادم رفت بگویم شرایطی برای آرزوهایت هست؛ هر آرزویی داشت... تاریخ درج: ۹۹/۰۱/۲۹ - ۱۲:۳۱
( 0 نظر , 40
بازدید )
داستان کوتاه
افلاطون چقدر زیبا در کتاب ضیافت خصوصیات عشق رو در یک داستان فوق العاده زیبا بیان میکنههنگامی که ونوس الهه زیبایی متولد شد خدایان به مناسبت این مراسم جشنی به پا کردند در پایان جشن پنیا الهه نیاز و تهی دستی هم امد و بر در ایستاد به امید آنکه بهره ای از این جشن نصیب او شودپوروس خدای چاره جویی که از باد... تاریخ درج: ۹۹/۰۱/۲۹ - ۱۲:۳۰
( 0 نظر , 74
بازدید )
داستان کوتاه
جوان ثروتمندی نزد عارفی رفت و از او اندرزی برای زندگی نیک خواست ...عارف او را به کنار پنجره برد و پرسید: چه می بینی؟گفت: آدم هایی که می آیند و می روند و گدای کوری که در خیابان صدقه می گیرد.بعد آینه بزرگی به او نشان داد و باز پرسید: در آینه نگاه کن و بعد بگو چه می بینی؟گفت: خودم را می بینم !عارف گفت:... تاریخ درج: ۹۹/۰۱/۲۹ - ۱۲:۳۰
( 0 نظر , 34
بازدید )
داستان کوتاه
کلاه فروشی روزی از جنگلی می گذشت.لذا کلاه ها را کنار گذاشت و زیر درخت خوابید. وقتی بیدار شد متوجه شد که کلاه ها نیست!بالای سرش را نگاه کرد. تعدادی میمون را دید که کلاه ها را برداشته اند.فکر کرد که چگونه کلاه ها را پس بگیرد. در حال فکر کردن سرش را خاراند و دید که میمون ها همین کار را کردند. او کلاه ر... تاریخ درج: ۹۹/۰۱/۲۹ - ۱۲:۳۰
( 0 نظر , 92
بازدید )
|
|
|
|
 سایت و اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی urg.ir
 چگونگی درج آگهی در سایت و قسمت تبلیغات
|
گول.......
داود 1366
Vahid
majid yazdi
کتاب الله و عترتی
دختر آفتاب
سحه صادق
volley ball4
عاشق والیبال
امین کریمپور
جعفر نظری
امین 65
تایسیز
سعید 1997
غلامرضا شکری قره حاجیلویی
رضا رضازاده
good_of_war
بهنام جوادی
hosein tataloti99
reza-52
paryaarang )
ارسال پیام به ایشان
خانه
مطالب(4041)
دوستان (487)
گالری تصاویر (10832)
کلیپها (118)
نظرسنجی (25)
مهدی گودرزی 313